137b0X0:  زهر و عسل

زهر و عسل

زهر و عسل

زهر و عسل

زهر و عسل

زهر و عسل
زهر و عسل
ثبت شده در ستاد ساماندهي وزارت فرهنگ و ارشاد
تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما تبلیغات در سایت ما
موضوعات
آرشیو
پشتيباني آنلاين
آمار
نویسندگان
نظرسنجي
جستجو
جدید ترین مطالب
امکانات جانبی
تبلیغات
زهر و عسل

 زهر و عسل

مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت.یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت:این کوزه پر از زهر است!مواظب باش آن را دست نزنی!شاگرد که می دانست استادش دروغ

می گوید حرفی نزد و ...

استادش رفت.شاگردهم پیراهن یک مشتری را بر داشت و به
دکان نانوایی رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه  گرفت و
بعد به دکان برگشت و تمام عسل را با نان خورد و کف دکان دراز کشید.خیاط
ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با حیرت از شاگردش پرسید:چرا خوابیده ای؟
شاگرد ناله کنان پاسخ داد: تو که رفتی من سرگرم کار بودم،دزدی آمد و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت.وقتی من متوجه شدم،از ترس تو، زهر توی کوزه را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از کتک خوردن و تنبیه آسوده شوم!




تعداد بازديد : 572
دو شنبه 21 / 8 / 1390 ساعت: 16:23
نویسنده:
نظرات()
می پسندم نمی پسندم
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
تبادل لینک هوشمند
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
خبرنامه
آخرین نظرات کاربران
cache01159last1676726079cache